بنی قریظه

بنی قریظه

1393-06-13 17:04

با سلام و احترام
 آیا جریان واقعه بنی قریظه که به پیشنهاد سعد معاذ 700 نفر به دستور پیامبر(ص) کشته شدند، صحت دارد؟ در صورت منفی یا مثیت بودن پاسخ، لطفاً توضیح بفرمایید.
 
سلام علیکم

نظر قرآن درباره واقعه بنی نضیر

آیه سوره احزاب/26، مربوط به داستان بنی قریظه و قتل افراد قبیله و اسیر گرفتن خانواده آنان است.

برای فهم این داستان ابتدا به سراغ آیه و تفسیر آن می رویم تا روشن شود که موضوع از نظر مستند ترین منبع تاریخی مسلمانان چگونه است،.

وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً(احزاب/26). از اهل كتاب آن گروه را كه به ياريشان برخاسته بودند از قلعه‏هايشان فرود آورد و در دلهايشان بيم افكند. گروهى را كشتيد و گروهى را به اسارت گرفتيد. وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها وَ كانَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيراً (احزاب/27)و غنائم فراوانى از جمله زمينها و خانه و اموالشان به مسلمانان رسيد.

اين چند جمله فشرده‏اى از تمام نتائج غزوه" بنى قريظه" و با تمام هیاهویی است كه در اطراف آن به بوجود آمده است که چرا و چگونه گروهى از اين خيانتكاران به دست مسلمانان كشته شده، و گروهى به اسارت در آمدند.

تفسیر کلمات:

و معناى آيه اين است: «وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ» خداوند آنهايى را هم كه مشركين را عليه مسلمانان يارى مى‏كردند، يعنى بنى قريظه را كه" مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ" از اهل كتاب و يهودى بودند. «مِنْ صَياصِيهِمْ» از بالاى قلعه‏هايشان پايين آورد. الصياصي: جمع صيصية. به معنای قلعه‏هاى محكم است. البته این کلمه معنای عامی هم پیدا کرده و به هر وسيله دفاعى مانند برج و بارو نيز اطلاق شده است، و پیش از این به شاخ گاو و شاخكى كه در پاى خروس برای دفاع بکار برده می شود، چون وسیله دفاع از خویش است.

یعنی: پس از کوچ کردن سپاه احزاب و دور شدن آنها از مدینه - أنزل اللّه- تعالى- به قدرت الهی، فرود آورد، الذين ظاهروهم و ناصروهم عليكم، کسانی که به احزاب کمک کردند از يهود بنى قريظة، و فرود آوردن مربوط به پایین آوردن و بیرون کشیدن از پایگاه ها و حصون آنان است.

وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ، و افكند: «فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ» ترس را در دلهايشان، ترسی سخت در دلهای آنان به خاطر خیانتی که کرده بودند و به خاطر غرور و تکبری که با مسلمانان در جنگ احزاب برخورد کردند، بگونه ای که تسلیم مسلمانان شدند: بحيث صاروا مستسلمين لكم، این ترس چنان شد که به طور طبیعی خود را تسلیم آماده برخورد با خود شدند: نازلين على حكمكم.

«وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها». آيه به قرينه فعل ماضى كه در آن آمده: «أَوْرَثَكُمْ »بعد از كشته شدن و اسارت آنان، مراد است. تعبير به «ارث» از اين غنائم به خاطر آنست كه مسلمانان زحمت چندانى براى به دست آوردن آن نكشيدند، و به آسانى آن همه غنيمت كه نتيجه ساليان دراز ظلم و بيدادگرى يهود و استثمار آنها در مدينه بود، به دست مسلمين افتاد. چون یهود ثروتمندان مدینه بودند و دیگران را اجیر و به بیگاری می کشیدند و با ثروت خود استثمار و آقایی می کردند و از این جهت قدرت وسیله افزایش بیشتر ثروت و در اختیار گرفتن اموال بیشتر و تحمیل شرایط خود به دیگران بود.

منظور از" أَرْضاً لَمْ تَطَؤُها" اراضى و خانه‏ها و اموال آنان، و سرزمينى را كه تا آن روز قدم در آن ننهاده بوديد به ملك شما درآورد. اکنون این پرسش مطرح است که كدام سرزمين تا آن روز قدم در آن ننهاده بودند؟ ظاهرا اين جمله اشاره به باغات و اراضى مخصوصى است كه در اختيار" بنى قريظه" بود و احدى حق ورود به آن را نداشت، چرا كه يهود در حفظ و انحصار اموال خود سخت مى‏كوشيدند و برخی از اموال خود را از دیگران پنهان نگاه می داشتند.از این رو خداوند به مسلمانان یاد آوری میکند که اين زمين در همين ماجراى جنگ به تصرف مسلمين در آمد، سرزمينی كه مسلمانان در آن گام ننهاده بودند.

" فَرِيقاً تَقْتُلُونَ" عده‏اى را كه همان مردان جنگى دشمن باشند بكشتيد،" وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً" و جمعى دیگر را كه از دشمن را اسير كرديد.

از جمله تعبيرات كه در مورد كشته شدگان اين جنگ مى‏گويد: «فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً» ، يعنى فَرِيقاً، را مقدم بر «تَقْتُلُونَ» مى‏دارد، در حالى كه در مورد اسيران: فَرِيقاً، را از فعل آن يعنى: «تَأْسِرُونَ» مؤخر داشته است، بعضى از مفسران در تفسير آن گفته‏اند، این روش به خاطر آن است كه در مساله كشته شدگان، تكيه بيشتر روى اشخاص است، زیرا سران بزرگ آنها در اين گروه بودند، ولى در باره اسارت، افراد سرشناسى نبودند كه روى آنها تكيه كند، افزون براين، تقديم و تاخير، سبب شده كه" قتل" و" اسر" (كشتن و اسارت) كه دو عامل پيروزى بر دشمن است در كنار هم قرار گيرند و تناسب در ميان آنها رعايت شود.

نکته دیگر آنکه در جمله: «فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً» ناظر به کشته و اسارت مردان است و نه کشته شدن همه مردان و اسارت زنان، زیرا برای اسارت زنان و کودکان واژه «سبي» و جمع: «سبایا» به کار می رود و واژه «اسر» که در آیه فوق به کار رفته، و در آیات دیگری مانند: وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُسارى‏ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ (بقره/85) که در باره این گروه است، نشان می دهد که ناظر به مقاتلین و مردان بوده و با آن موضوع تناسب دارد و حاکی از اسارت گروهی از مردان جنگی است و نه زنان این قبیله. و لذا در تاریخ هم آمده: «و سَبى من لم ينبت منهم مع النساء» واسیر کردن کسانی که هنوز بالغ نشده اند که این البته با قرآن نمی سازد زیرا کسی که بالغ نیست، مکلف نیست تا مؤاخذه شود. سخن در باره کسانی است که جنگجو بوده چه مردانی که پیر بوده و یا نوجوان بوده و یا در معرض جنگ قرار نگرفته اند.

بنابراین در این آیه، به شکل مختصر تنها از همه مسائل این غزوه به واکنش مسلمانان و نتیجه برخورد این برخورد اشاره کرده و بحث های دیگری که در اخبار و روایات آمده، هیچ اشاره ای نشده و تنها گفته شده که چگونه گروهی از اهل کتاب که در موقعیت مستحکم قرار داشتند، از قدرت و هیبت و موضع مستحکم خود پایین کشیده شدند، و در دل آنان ترس ایجاد گردید. و نکته دیگر بیان ريشه اصلى غزوه" بنى قريظه، است که به صراحت آن را پشتیبانی از مشرکین از مشركان عرب در جنگ احزاب معرفی می کند و مى‏فرمايد: الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ ... كسانى كه از آنها پشتيبانى كردند. و ابعاد تربیتی و هدایتی این آیه توجه گردیده که چگونه افرادی با قدرت شکوه انها در اثر پیمان شکنی فرو می ریزد.

 

ماجرای بنی قریظه

تحلیل یک ماجرای تاریخی بدون در نظر گرفتن وقایع قبل از آن امکان پذیر نیست.

·با ورود پیامبر به مدینه، قراردادی بین سه گروه یهودی مدینه و پیامبر امضا شد. در این قرارداد یهودیان متعهد شدند تا هرگز به ضرر رسول خدا و یاران او قدمی بر ندارند و به وسیله زبان و دست ضرری به او نرسانند و اسلحه و مرکب در اختیار دشمنان او نگذارند. هرگاه برخلاف متن این قرارداد ، رفتار کنند پیامبر در ریختن خون آنها و ضبط اموال و اسیر کردن زنان و فرزندان آنها دستش باز خواهد بود. حی ابن اخطب از طرف بنی نضیر ، کعب ابن اسد از بنی قریطه و مخبر بق از بنی قینقاع آن را امضا کردند.(سبحانی)

·بنی قریظه در جنگ احزاب با تحریک حی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر وارد جنگ شدند و با گشت زنی نظامی درون مدینه باعث رعب و وحشت زنان مدینه شدند و قصد نهایی آنها حمله از درون مدینه بود، که با شکست و عقب نشینی احزاب از اطراف مدینه یهود در این تصمیم نا کام ماند

·پیامبر بلافاصله پس از بازگشت به مدینه قلعه بنی قریظه را محاصره کرد.

·حکم تورات درباره جنگ چنین است: «هنگامی که به قصد نبرد، آهنگ شهری نمودید، نخست آنان را به صلح دعوت نما، اگر آن ها از در جنگ وارد شدند، شهر را محاصره کن . چون بر شهر مسلط گشتی، همه مردان را از دم تیغ بگذران، ولی زنها و کودکان و حیوانات و هر چه در شهر موجود است، همه را به عنوان غنیمت بردار».

·یهودیان، در طول تاریخ سعی کرده اند که مظلوم نمایی کنند . آمار کشته های خود را به صورتی جلوه دهند که نشانگر مظلومیت و مقاومت آنان باشد! بر همین اساس آمار کشته شدگان یهود در جنگ جهانی دوم، بسیار متفاوت و اغراق آمیز است. برخی شش میلیون، بعضی هشت میلیون و حتی نه میلیون تن نوشته اند. در این که تعدادی از جنایتکاران یهودیان بنی قریظه کشته شده اند، تردیدی نیست، ولی چند نفر و چگونه کشته شدند، خیلی روشن نیست، اما در مجموع تعداد محدود از سران یا جنگجویان دشمن کشته شد ند

 

واقعه ماسادا و شباهت آن به داستان کشتار بنی قریظه

از سوی دیگر باید توجه داشت که داستان کشتار بنی قریظه، نمونه ای مشابه در تاریخ قدیمی یهود دارد که می توان این گزارش را نسخه ای از همان داستان قدیمی دانست. در آن حادثه گفته می شود انقلابیون یهود علیه رومیان قیام کردند، اما پس از تخریب معبد آنان در سال 73 میلادی و فرار متعصبان(الغیوریین = Zealots) و افراطی های(السکاری = Masada) آنان از ایشان به قلعه صخره در ماسادا(masada) ماجرا به قتل عام ایشان پس از محاصره شان انجامید.

آنگاه برخی از آنان از واقعه جان سالم به در بردند و به جنوب گریختند و بنا به یک نظریه، همان ها به مدینه آمدند و در آنجا ساکن شدند و آنان که ماندند، گزارش ماسادا را به نسل های بعدی منتقل کردند.

کسی که در واقعه ماسادا حضور داشته و آن را ثبت کرده، فلافیوس جوسیفوس(flavius josephus) است که سمتی در روم داشته اما یهودی بودن خود را پنهان می کرد. جزئیات این واقعه شباهت زیادی به داستان بنی قریظه و مقاومت آنان در جنگ دارد. مثلاً در گزارش ماسادا آمده که اسکندر، هشتصد یهودی را دستگیر و در مقابل زن و فرزندشان کشت. چنان که عده فراوان دیگری از یهودیان، در ماجراهای دیگر کشته شدند. آن چه جلب توجه می کند تشابه شمار کشتگان در ماسادا است. کشته شدگان را 960 نفر گفته اند که 600 نفرشان از انقلابیون یهود بودند!

تشابه دیگر اینکه وقتی از محاصره به تنگ آمدند، بزرگ آنان الیعازر، مانند آنچه کعب بن اسد در میان بنی قریظه پیشنهاد کرد، از دوستان خود خواست که زنان و کودکان خود را بکشند تا بدون دغدغه آنان، به سختی مبارزه کنند یا حتی پیشنهاد شد به کشتن همدیگر دست زنند!

تشابه میان این دو گزارش آن هم در جزئیات، جلب توجه می کند. مشابهت تنها در خودکشی دسته جمعی نیست، بلکه در اعداد و ارقام نیز هست. اینها تقریبا برابر است. برجستگی نام اشخاص و تشابه نام هایی هم که در آن داستان ها آمده، محل توجه است.

به نظر می رسد اصل داستان بنی قریظه از این واقعه گرفته شده و فرزندان یهود که به یثرب(مدینه) آمدند، آن را حفظ کرده و آن را با داستان بنی قریظه آمیخته اند. چه بسا کسی که تاریخ قدیم و جدید یهود در این واقعه را به هم آمیخته، همان کسی است که ابن اسحاق از او نقل کرده و مورخان مسلمان بدون توجه و بررسی آن را آورده اند.

محمد ابن اسحاق بن یسار

راوی اولین راوی این ماجراست.

ابن اسحاق خود مورخی قابل اعتماد است و در تاریخ دست نبرده و جعل اخبار نیز نکرده، اما منابع او از نظر درجه اعتبار متفاوت هستند و در کتاب او عین متن تورات و انجیل و افسانه های دینی اهل کتاب و قصه های قصاص با روایات از معتبرترین عالمان و راویان عصر، در کنار هم قرار گرفته اند؛ به عبارت دیگر ابن اسحاق یک جمع آوری کننده است و لذا به صرف قدمت کتاب او نمی توان به آن اعتماد کرد و از طرف دیگر نمی توان دست رد بر همه روایات او زد. هر روایت حکم خاص خود را دارد و باید با کمک معیارهای خاص، صحت و سقم آنها ارزیابی شود.

عصر ابن اسحاق نیز عصر اولیه تدوین بود و هنوز عصر برررسی و تحقیق شروع نشده بود. در این عصر علاقه وافری به حفظ کلیه منقولات وجود داشت و محدثان و مورخان به ضوابطی که بعدها با دقت بیشتر مراعات شد، پایبند نبودند. مشکل دیگر عصر ابن اسحاق، حضور فراوان داستان سرایان در تمام یا بیشتر عرصه های دینی بود. به احتمال قوی تنها احکام و فقه از دسترس این گروه دور ماند یا کمتر گرفتار آن شد. اعتقادات، تفسیر، تاریخ و وعظ دینی را با داستان های پر جاذبه و جعلی و قصص دینی یهودیان و مسیحیان مخلوط می کردند و مدت ها بر جامعه اسلامی حکومت نامرئی داشتند و اطلاعات دینی مردم را مطابق آراء و هوس های حاکمان شکل بخشیدند.

به هر حال منبع واقعی داستان نادرست کشتار بنی قریظه، فرزندان یهود مدینه اند که ابن اسحاق از ایشان دریافت کرده و مورد اعتراض شدید علما و مورخان قرارگرفته است.

بنابرین منابع محمد ابن اسحاق بسیار مشکوک و جزئیات آن با روح اسلام و احکام قرآن ناسازگار است؛ به گونه ای که نمی توان آن را تصدیق کرد. چون راویان مورد اعتماد بر آن اشکال گرفته اند و قرآن هم آن را تایید نمی کند. به نظر می رسد اساسا تأیید آن غیر ممکن است. نه راویان موثقی آن را نقل کرده اند و نه ادله آن را تأیید می کنند.

 

 

اطلاعات


برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.

© تمام حقوق براي بيان مرصوص محفوظ است. ذکر مطلب در رسانه هاي چاپي و الکترونيکي فقط با کسب اجازه قبلي مجاز است.

طراحی، برنامه نویسی و پیاده سازی توسط دیتالایف انجین