عدم ورود آقا به موضوع شهید خلیلی

عدم ورود آقا به موضوع شهید خلیلی

1393-03-02 18:27

سلام استاد استاد!با شهادت شهید علی خلیلی یه سوال بزرگی توی ذهن من به وجود اومده که فکر میکنم در آینده خیلی این سوال از ما مذهبیا پرسیده بشه
حضرت آقا فرمودند:هر جا که بدانم و احساس کنم که به آمر معروف جفا شده خودم وارد قضیه میشوم.
خب،طبق گفته ی جناب لاریجانی حکم حمل سلاح سرد محاربه هست.
اونوقت برای ضارب این بزرگوار سه سال حبس و 35 میلیون دیه بریده شده.
خب این همون فرمایش آقا در مورد جفای به ناهی از منکره! یا خانم ناهی از منکری که توسط دو خانم دیگه مورد حمله قرار گرفت و نیروی انتظامی با قبض آب و و برق !!!! آزادشون کرد. و قص علی هذه ...
چرا خود آقا طبق فرمایششون وارد این قضیه ها نمیشن؟ از همین حالا سوالات شروع شده و خب پاسخی نداریم لطف میکنید راهنمایی بفرمایید ...
 
سلام علیکم
استاد در پاسخ به این سؤال فرمودند:
تصور ما از مدل ورود آقا به قضایای مختلف چگونه است؟ این که جلوی دوربین به تندی با مسئولین برخورد کنند؟دأب آقا و امام این بوده که چیزی را علنی کنند که بارها و بارها در خفی گفته و تأکید کرده باشند ولی تأثیر لازم را نگذاشته باشد و یا اینکه لازم باشد مردم هم در جریان قرار گیرند. این که ما انتظار داریم همه ی برخوردها به شکل علنی انجام شود، یعنی افشاگری و افشاگری کار غلطیست. کسی که قصد خیر دارد افشاگری نمی کند.آقل در موارد زیادی در مسائلی که ما فکرش را هم نمی کنیم تذکر می دهند.اما لزومی ندارد که علنی اتفاق بیافتد.
دقت کنید که " المحارب من جردت  سلاح لاخالفۀ الناس" . جرّد و یا شهر یعنی عریان کردن. سلاح را عریان و آشکار کند برای ترساندن مردم...یعنی اگر فرد به خاطر خصومتی به روی فردی خاص و یا یک گروهی از افراد چاقو و یا تفنگ بکشد محاربه نیست. مخاطب محاربه باید ناس باشد.باید عام باشد.
آیت الله لاریجانی گفتند اینکه " من جرد سلاح " سلاح سرد هم جزء این تعریف است.فقها از اول بر سر این مسئله اختلاف نظر داشتند. بحث بر سر این است که سلاح چیست؟ بعضی می گویند حتی سنگ هم سلاح است . اما برخی دیگر می گویند سلاح آن چیزی است که بشود در قتال به معنای خاص کلمه، یعنی جنگ به کار گرفته شود. لذا در زمان ما می شود تفنگ، قبلا شمشیر و نیزه و ... . آیت الله لاریجانی گفتند خیلی از چاقوهایی که افراد حمل می کنند مصداق همان سلاح محاربه است.پس صحبت ایشان به این موضوع ربطی ندارد.
از طرف دیگر در این مورد هم مثل بسیاری از موارد بی اطلاعی ریشه انتقادها شده است. داستان این بوده که چند نفر مزاحم خانمی می شوند. ایشان وارد می شود. مزاحمان با او درگیر می شوند و ایشان را با چاقو می زنند. بعد از مجروحیت قوه قضاییه مطابق قانون حکم ضرب و جرح صادر می کند، اما خود ایشان و پدرشان نسبت به ضاربین رضایت دادند. این قاعده وجود دارد که اگر کسی مرتکب ضرب شد و این ضرب ولو در 20 سال آینده علت قتل شد پرونده تبدیل به قتل می شود.الان پرونده قتل مجددا به جریان افتاده و به جهت قانونی هیچ مشکلی وجود ندارد.
اطلاعات


برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.

© تمام حقوق براي بيان مرصوص محفوظ است. ذکر مطلب در رسانه هاي چاپي و الکترونيکي فقط با کسب اجازه قبلي مجاز است.

طراحی، برنامه نویسی و پیاده سازی توسط دیتالایف انجین