سياست جنايي اسلام از منظر انديشمندان غربي و نقد و تحليل آن

سياست جنايي اسلام از منظر انديشمندان غربي و نقد و تحليل آن

1394-08-30 22:30

 

سياست جنايي اسلام از منظر انديشمندان غربي و نقد و تحليل آن

فصلنامه مطالعات حقوقی / سال دوم، شماره سوم، بهار 1392

چکیده:

سياست جنايي به عنوان مجموعه‌‌ي روش‌هاي بکار گرفته‌شده از سوي دولت و جامعه براي پيشگيري و کنترل پديد‌ه‌ي مجرمانه، نشان‌دهنده‌ي نوع نگرش هر سيستم حکومتي به جرم، مجرم و مجازات و به نوعي حاکي از ايدئولوژي حاکم بر ارکان جامعه مي‌باشد.

اسلام به عنوان يک مکتب و ايران به عنوان کشور مدعي پيروي از اين مکتب نيز از قاعده‌ي فوق مستثني نمي‌باشد اما در تقسيم‌بندي مدل‌هاي سياست جنايي، انديشمندان مطرح اين رشته از جمله خانم دلماس مارتي و لازرژ پس از تبيين مدل دولت تام‌گرا، ‌سياست جنايي اسلام و به تبع آن جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يک سياست اصول‌گراي مذهبي، تحت جريان فکري توتاليتر(تام‌گرا) و هم‌عرض فاشيسم قرار داده‌اند.

در نتيجه‌ي اين نوع تحليل، ‌ويژگي‌هاي مدل فوق از قبيل: رد اصل قانونمندي جرم و مجازات، استدلال بر اساس قياس در زمان رسيدگي به جرايم، توسعه‌ي مفهوم معاونت در جرم، حذف اماره‌ي برائت وعطف بماسبق کردن جرايم و مجازات‌ها را به سيستم سياست جنايي اسلام تسري داده‌اند و اين در حالي است که اسلام در بدو ظهور خويش، اصول فوق را به کامل‌ترين وجه در حوزه‌ي نظر و عمل تامين و تضمين نموده است.

واژگان کليدي: سياست جنايي، تام‌گرايي، آموزه‌هاي اسلام، عملکرد حاکمان.

 

 

دریافت مقاله

 

 

 

 

اطلاعات


برای ارسال نظر، باید در سایت عضو شوید.

© تمام حقوق براي بيان مرصوص محفوظ است. ذکر مطلب در رسانه هاي چاپي و الکترونيکي فقط با کسب اجازه قبلي مجاز است.

طراحی، برنامه نویسی و پیاده سازی توسط دیتالایف انجین